نویسنده : مارال خدنگ

دانشكده : دانشکده علوم انسانی

رشته/گرایش تحصيلي : روانشناسی عمومی

استاد راهنما (استاد مدعو) : , فرهاد اصغری,

چكيده : چکیده خانواده یکی از رکن های اصلی جامعه به شمار می رود. دستیابی به جامعه سالم آشکارا در گرو سلامت خانواده است و تحقق خانواده سالم مشروط به برخورداری افراد آن از داشتن رابطه های مطلوب با یکدیگر است. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین ساختار خانواده اصلی ، سبک های دلبستگی و تنظیم هیجانی با رضایت زناشویی انجام شد. روش: جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان ارشد متاهل دانشگاه آزاد شهر رشت که در سال تحصیلی 95- 94 مشغول به تحصیل بودند. که از این میان نمونه با حجم 250 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای جهت گزینش بر اساس جدول مورگان و کرجسی ، انتخاب شدند. که در نهایت پس از بررسی داده های مفقود شده، 213 نفر برای تحلیل داده ها باقی ماند . اين پژوهش از نوع پژوهش همبستگي است و جهت جمع آوری داده های پژوهش از پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ (1989)، مقياس دلبستگي بزرگسالان که توسط رحیمیان بوگرو همکاران(1383) هنجاریابی شده، پرسشنامه تنظیم هیجانی گراتز و روئمر(2004) و مقیاس ساختار خانواده هاوستات، اندرسون ، پیرسی ، کوچران و فاین (1990) استفاده شد. بحث و نتیجه گیری: یافته ها نشان داد که بین ساختار خانواده اصلی ، سبک های دلبستگی و تنظیم هیجانی، مدت زمان ازدواج و سن تقویمی با رضایت زناشویی رابطه معناداری وجود دارد. بدین معنا که این متغیرها از قابلیت خوبی جهت پیش بینی رضایت زناشویی برخوردارند. با توجه به متغیرهای پیش بینی کننده به نظر می رسد متغیر دشواری در انجام رفتار هدفمند یکی از ابعاد تنظیم هیجان بیشترین سهم را در تبیین و پیش بینی رضایت زناشویی دارد و متغیر فقدان آگاهی هیجانی بعد دیگری از ابعاد تنظیم هیجان کمترین سهم را در تبیین و پیش بینی رضایت زناشویی دارد.

تاريخ دفاع : 1395-06-29