بازگشت به بانک اطلاعات پایان نامه ها

شماره دانشجویی : 950107970
نویسنده : قدرت مرادی بازنشین
عنوان پایان نامه : آموزش و پرورش ایران در دوره حکومت رضاشاه
دانشكده : دانشکده علوم انسانی
گروه تحصيلي : جغرافیا
رشته/گرایش تحصيلي : جغرافياوبرنامه ريزي شهري
مقطع تحصيلي : کارشناسی ارشد
استاد راهنما (عضو هیات علمی مرکز) :ابراهیم باوفای دلیوند, ,
استاد مشاور () : ,
چكيده : شروع قرن حاضر در ایران سرآغاز تحولات مهمی در عرصه های مختلف اجتماعی و فرهنگی کشور بود که از سالهای پیش در دوره قاجار حرکتهای تدریجی در راستای آنها صورت گرفته و در این دوره به ثمر می رسیدند. از سویی تحولات و تاثیر جنگ جهانی اول، نیاز به یک خیزش عظیم برای رهایی از مشکلات موجود را غیر قابل اجتناب می کرد و از سوی دیگر گسترش ارتباطات سیاسی و فرهنگی کشور با اروپا و تاسیس دانشگاه، افزایش تعداد تحصیل کردگان دانشگاهی، باز گشت برخی از تحصیل کردگان ایران از دانشگاههای اروپایی و اقتدار دولت مرکزی، میل باطنی برخی دولتمردان به توسعه و نجات جامعه، زمینه های مساعدی را برای توجه به نوسازی کشور در عصر پهلوی اول فراهم کرده بود. تحولات نوسازی کشور در این دوره بسیاری از ابعاد اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی جامعه را تحت تاثیر قرار داده است و در این میان مسئله دین خصوصاً نحوه توجه و پرداختن به موضوع دین اسلام و آموزه های اسلامی از بحث های حساس به حساب می آید. آموزه¬های فرهنگی و دینی در جوامع مذهبی یکی از ارکان فرهنگ جامعه محسوب می شود و مسئولیت اصلی انتقال آن به نسل بعد بر عهده نظام آموزشی است. این امر در نظام آموزشی سنتی در ایران قبل از دوره ی پهلوی که تعلیم و تربیت در مکتب خانه ها غالباً بر عهده ی روحانیون و افرادمذهبی بود، بیشتر نمود داشت. درعرصة آموزش وپرورش دورة پهلوی اول دگرگوني¬هاي كمّی وکیفی گسترده¬اي با هدف رویکرد نوسازی آموزشی رخ داد. این نظام نوین آموزشی دو ویژگی اساسی داشت: اول فراگیر کردن آموزش و پرورش برای همه اقشار جامعه و خارج ساختن آن از انحصار خانواده های اشرافی. دوم محدود شدن ساعات درس به واسطة افزایش مواد درسی . البته این کاهش نتیجة طبیعی نظام نوین آموزشی بود نه سیاست ضد دینی حکومت؛ زیرا تأکید مکرر بر آموزه های فرهنگی و دینی و اخلاقی در کتاب های درسی، بیانگر سیاست ملی ، اخلاقی و دینی حکومت و البته متفاوت با نگرش فرهنگی و دینی سنتی رایج در جامعة آن روز است. اما از آنجا که اقدامات رضاخان در راستای نوسازی همه جانبه جامعه و ترویج ملی گرایی و باستانگرایی و تجدّدطلبی و غربگرایی ، موجب مخالفت بخشی از اقشار جامعه و به ویژه برخی از روحانیان با سیاست های فرهنگی حکومت ، و ترسیم چهرة ضددینی حکومت گردیده است، در این نوشتار تحولات کمی و کیفی نظام آموزشی و نیز واقعیت جنبه های مثبت و منفی سياست فرهنگي حكومت رضاشاه وتأثيرآن برجایگاه فرهنگ و دین درآموزش وپرورش این دوره ، به صورت توصیفی و تحلیلی مورد بررسی قرارگرفته است.
كلمات كليدي : آموزش و پرورش، ایران، رضاشاه
تاريخ دفاع : 1398-04-05