نویسنده : طاهره انصاری

دانشكده : دانشکده علوم انسانی

رشته/گرایش تحصيلي : روانشناسی عمومی

استاد راهنما (استاد مدعو) : , دکتر جواد عینی پور,

چكيده : چکیده طلاق عاطفی فاصله عاطفی مشخص و آشکار میان همسرانی است که هر دو ناپخته هستند،این فاصله عاطفی منجربه بروز مشکلاتت زیادی در خانواده¬ها می¬شود پژوهش حاضر با هدف پیش بینی¬طلاق عاطفی براساس طرحواره ناسازگار اولیه وسبک دلبستگی در زنان خانه¬دار شهر رشت، انجام شده است. مقاله برمبنای کار پژوهشی میدانی تدوین شده است. پژوهش از نوع توصیفی ـ تحلیلی و از نظر روش اجرا پیمایشی بوده است. جامعه آماری پژوهش کلیه زنان متاهل شهر رشت بوده¬اند که تعداد 120 نفر به عنوان حجم نمونه با استفاده از روش تصادفی ـ خوشه¬ای انتخاب شده¬اند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه¬های استاندارد طلاق عاطفی گاتمن (2008)، طرحواره ناسازگار یانگ (1999) و سبک دلبستگی بزرگسال کولینز و رید(1990) بود. در آماراستنباطی از رگرسیون چندگانه و ضریب همبستگی پیرسون و از نرم افزار spssانجام شده است. نتایج یافته¬ها نشان داد که طرحواره ناسازگار اولیه(بریدگی، خودگردانی، عملکرد مختل، گوشبزنگی و محدودیت مختل) وسبک¬های دلبستگی (ایمن، وابسته و دوسوگرا) می¬توانند پیش¬بینی¬کننده طلاق عاطفی باشند.همچنین بین طرحواره های ناسازگار با سبک¬های دلبستگی رابطه¬ی معناداری وجود دارد(001/0 P=). طرح¬واره¬های ناسازگار اولیه عوامل مهمی هستند که در تمام جنبه¬های زندگی فردی و خانوداگی افراد نقش بازی می¬کنند و اهمیت آنها علاوه بر تأثیرگذاری¬شان بر زندگی به نقش سبکهای دلبستگی در شکل¬گیری آنها نیز برمی¬گردد. در نتیجه¬گیری پایانی می¬توان گفت یافته¬های این پژوهش می¬تواند اطلاعات مناسبی را در اختیار مشاورانی قرار دهد که مراجعانی با مشکل طلاق عاطفی دارند. بنابراین پیشنهاد می¬شود که با شناسایی طرحواره¬های ناسازگار اولیه وسبک¬های دلبسستگی در طلاق عاطفی نقش دارد.

تاريخ دفاع : 1396-6-6